دخترک شیطون بلای من
این روز ها هر لحظه اش برام جذاب تر از قبل شده.هر دقیقه دارم کارهای جالبتری از آوا میبینم مثلا: صبح ها تا بیدار میشه و عروسکای بالای تختشو میبینه کلی باهاشون حرف میزنه و میخنده. وقتی باهاش حرف میزنی اون هم سعی داره به روش خودش باهات حرف بزنه و کلی جیغ و داد راه میندازه. دیگه با نگاهش قشنگ دنبالت میکنه. از تو آشپزخونه که باهاش حرف میزنم سعی داره پیدام کنه. عاشق گردش تو خونه است.کلا باید بگم عاشق بغله. وقتی دمر میزاریمش تمام تلاششو میکنه پاشو به یه جایی فشار بده و بره جلو. جدیدا موقع عوض کردن پاشو میزاره رو زمین و خودشو پرت میکنه عقب.(شیطون) وقتی نخواد کاری رو کنه اصلا محاله انجامش بده.مثلا نخواد پستونک بخوره یا نخواد بیدار شه...
نویسنده :
سولماز شاداب
15:04